Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، شامگاه دوشنبه 26 خرداد ماه امسال سناریوی قتل دختر جوانی به نام ریحانه عامری همچون رومینا اشرفی در کرمان و با ضربات میله به سرش به قتل رسید.

این جنایت زمانی فاش شد که مادر خانواده و خواهر ریحانه عامری از نبود خواهرشان نگران بودند و زمانیکه مادر به پارکینگ خانه رفت و با پتوی خونین و رد خون روبرو شد  با جیغ و فریاد دختر بزرگ خانواده را با خبر کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مادر در اتاق خواب بسته شده دخترش را شکست و وارد اتاق شد و خون زیادی که در اتاق ریحانه عامری بود روبرو شد، پس از این حادثه پلیس سر رسید اما پدر سکوت کرد تا اینکه ردیابی های پلیس نشان از آن داشت که پدر ریحانه عامری به بیابان های اطراف کرمان رفته و احتمال می رفت که جسد دختر جوان به آنجا منتقل شده است.

اعتراف به قتل ریحانه عامری

سکوت پدر تا ساعت 11 شب دوشنبه 26 خرداد ادامه داشت تا اینکه پدر ریحانه عامری سکوت را شکست و ادعا کرد دخترش را در یک مشاجره به قتل رسانده و جسدش را در بیابان های روستای اختیار آباد رها کرده است.

تیم های جنایی پلیس کرمان به محل اعزام شدند و با جسد خونین ریحانه عامری که با ضربات جسم سخت به سرش کشته شده بود روبرو شدند و پزشکی قانونی پس از بررسی های دقیق پی بردند که ریحانه عامری تا ساعت 9 شب زنده بوده و پس از آن بخاطر خونریزی زیاد به کام مرگ فرو رفته است.

پدر ریحانه عامری بازداشت و به اداره پلیس کرمان منتقل شد و به قتل دختر 23 ساله اش ریحانه عامری اعتراف کرد.

گفتگو با خواهر ریحانه عامری

خواهر ریحانه عامری  روز  چهلم شوهرش به داغ از دست دادن خواهرش نشست و خودش با دستان خودش جسد ریحانه عامری را شست و کفن و دفن کرده است:

ریحانه عامری چرا کشته شد؟

خواهرم به ناحق کشته شده و  حق ریحانه عامری تباه شد، از خدا می خواهم به ما صبر دهد تا بتوانیم واقعیت ها را رودررو کنیم.

ریحانه عامری و پدرش با هم اختلاف داشتند؟

 ریحانه عامری به خاطر رفتارهای پدرم کشته شد.

اختلاف پدرت با ریحانه سر عکس های اینستاگرامی بود ؟

خیر اصلا ، خواهرم با یک آتلیه عکاسی قرار داد بسته بود و از او عکس می گرفتند، اما تا قبل از اینکه ریحانه  کشته شود هیچ عکسی از او در فضای مجازی پخش نشده بود. زنان و دختران زیادی در فضای مجازی و اینستاگرام از خودشان عکس و فیلم های خصوصی پخش می کنند واقعا حق آنها مرگ است.

شنیدیم که پسر مورد علاقه ریحانه از مغازه پدرتان دزدی کرده است؟

نه، اصلا هیچ دزدی در کار نبوده و خواهرم به کسی علاقه نداشته است. ریحانه از پدرم آتو داشت و پدرم می خواهد با این حرف ها خودش را تبرئه کند، قتل ریحانه عامری نه بخاطر دزدی بود و نه به خاطر مسائل ناموسی.

ریحانه با تبر به قتل رسید؟

وقتی برای شناسایی جسد ریحانه به پزشکی قانونی رفتم روی سرش جای یک زخم بزرگ بود که گویا با میله ضربات زیادی به سر ریحانه وارد شده بود، تبر نبود اگر با تبر کشته شده بود تیکه تیکه می شد و از سرش چیزی نمی ماند، ریحانه را خودم در غسالخانه شستم و کفن کردم.

ریحانه سر کار می رفت؟

بله، در یک کاشی فروشی در نزدیکی خانه مان کار می کرد و پیاده به محل کارش می رفت. ریحانه  ساعت 8 صبح به محل کارش می رفت و تا ساعت یک و ربع ظهر سرکار بود بعد به خانه می آمد و دوباره ساعت چهارو نیم به محل کارش باز می گشت و تا ساعت 10 شب در آنجا مشغول بود.

ریحانه عامری برای خانه کمک خرج بود؟

پدرمان هیچ پولی به ریحانه نمی داد و خواهرم برای خرجی خودش به سر کار می رفت.

گفته شده مادرتان باعث شده تا پدرتان را تحریک به قتل ریحانه کند؟

نه. شب قبل از قتل، ریحانه ساعت 11 شب به خانه می آید او کلید خانه را نداشت و همیشه پدر و مادرم در را برای او باز می کردند، وقتی ریحانه وارد خانه می شود مادرم از او می پرسد که چرا دیر آمدی و ریحانه به مادرم می گوید که اعصابم خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می رود.

همان شب مادرم به پدرم می گوید اگر آن کار را نکرده بودی می توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می گوید می خواهی ریحانه  را بکشم؟! مادرم می گوید نه ! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می دهید.

مادرتان در صحنه قتل حضور داشت؟

نه، مادرم ساعت 4 صبح برای تعویض پلاک از خانه خارج شده بود.

می دانید ریحانه چه ساعتی به قتل رسیده است؟

دوستان ریحانه می گویند ریحانه تا ساعت 7:45 صبح جواب پیام های آنها را داده و گویا ساعت 8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت.

اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟

چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم  دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی که در این صحنه پدرم سراسیمه از اتاق بیرون آمد و یک لنگه جوراب پایش که از خانه خارج شد و خداحافظی کرد.

شنیدیم شما متوجه به هم ریختگی خانه شدید؟

روی مبل نشسته بودم و دیدم که قالی های کف اتاق جابه جا شده است، در اتاق ریحانه قفل بود و ظهر بود که مادرم به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد.

پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریادهای مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می کرد و هیچ کس نمی توانست از آنجا وارد یا خارج شود اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی به پارکینگ می رود با پتوی خونی و رد خونی که روی زمین و در زیر صندوق عقب خودرو بود روبرو می شود، پدرم با ریختن خاک سعی کرده بود آثار خون را پاک کند اما مادرم رد خون را دیده بود.

مادرتان وارد اتاق خواب شد؟

بله، مادرم با دیدن خون زیاد در پارکینگ به سمت اتاق خواب ریحانه عامری رفت، در اتاق بسته بود ولی قفل در را شکست و وارد اتاق خواب شد وقتی لباس ها را کنار زدیم اتاق غرق خون بود .

گفتند قتل ناموسی بوده؟

نه، پدرم جسد را در بیابان ها برده بود تا برچسب  به خواهرم بزند وگرنه می توانست پس از ضربات محکم به سر خواهرم با اورژانس و پلیس تماس بگیرد.

پدرتان خشن بود؟ 

بله، پدرمان از بچگی رفتار خشن داشت. سال 97 من در شرف جدایی از همسرم بودم و همراه دخترم به خانه پدرم رفتیم اما پدرمان برای اینکه دورش خلوت باشد و کارهای پنهان خودش را راحت انجام بدهد ما را به خانه اش راه نداد.

پدرتان مشکل اخلاقی داشت؟

بله. ریحانه به خاطر اینکه از مشکل اخلاقی پدرم با اطلاع بود کشته شد تا پدرم راحت به کارهایش ادامه دهد.

شنیدم سال 96 هم پدرتان ریحانه را به باد کتک گرفته است؟

بله، پدرم با لوله آب بزرگ ریحانه  را کتک می زد و اگر من در خانه نبودم خواهرم آن زمان کشته شده بود که توانستم او را نجات دهم و فقط دستش در این کتک کاری شکسته شد.

از دادگاه چه درخواستی داری؟

پدرم باید اعدام شود، پدرم باید .... شود و نباید زنده بماند چون خواهرم بی گناه بود و کشته شد.

ریحانه قصد ازدواج داشت؟

2 ماه با شاگرد پدرم و با اصرارهای پدرم نامزد کرد اما چون راضی به این ازدواج نبود نامزدی شان به هم خورد.

به نظرتان علت قتل ریحانه عامری چه بود؟

ریحانه تباه شد چون از پدرم آتو داشت همین!

بنا به این گزارش، پدر ریحانه عامری برای تحقیقات بیشتر در بازداشت پلیس قرار داد.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو دلار بورس کرونا رومینا اشرفی ریحانه عامری فاطمه برحی جنایی قتل جنایت حادثه پلیس پزشکی قتل دختر فضای مجازی اینستاگرام فیلم دزدی غذا اعدام اخبار حوادث اعتراف به قتل ریحانه عامری پدر ریحانه عامری عکس ریحانه عامری دختر 22 ساله کرمانی فیلم ریحانه عامری عکس ایران قاضی دختر فیلم زن رومانی پرونده قاضی منصوری کیفری پدر ریحانه عامری محل کارش قتل ریحانه اتاق خواب کشته شده کشته شد تا ساعت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۶۲۸۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • کوالالامپور؛ خواهر مدرن اما سنتی اصفهان
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • رسانه عبری: ویدئوی حماس زنده بودن ۲ اسیر در غزه را ثابت کرد
  • پخش گفتگوی اختصاصی با همسر شهید طهرانی مقدم از شبکه خبر
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • کارآفرینان با مشارکت اتاق بازرگانی مشارکت فعالانه مردم در اقتصاد را زمینه سازی کنند
  • استرس یکی از مهمترین عوامل از بین رفتن آرامش در کانون خانواده است
  • وقتی می گوئیم چیدمان هوشمندانه داخل خانه دقیقا منظورمان این است!(+تصاویر)